قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید
دکتر محمدرضا رخشانفر – ونکوور
سومین روش واژهسازى – این روش افزایش یا تغییر بار معنایى کلمات است، پُربسامد و فعال است و در همهٔ زبانها رخ مىدهد. پدیدههاى نو در جامعه نیاز به بیانى جدید دارند، لیکن زبانها بهجاى اینکه واژههایى تازه بسازند، بار معنایى آنها را افزون نموده یا تغییراتى در آنها ایجاد مىکنند. این کار بهصورت معناى اول، دوم، سوم، چهارم یا بیشتر، و گاه همراه با معانى مجازى یا استعارى در واژهنامهها ارائه مىشوند. همچنین ممکن است در طول زمان یکى از معانى دوم، سوم یا پس از آنها بهجاى معناى اول بنشینند. و نیز امکان دارد یک معنا کهنه (old-fashioned) یا از دور خارج شود. مفاهیم مختلف واژگانى از طریق کنارِهمآیى (collocation) با کلمات دیگر مشخص مىشوند و در سبکهاى گوناگون کلام عرضه مىگردند. فرهنگهاى جدید کاربرد واژهها را در مفاهیم رسمى، فنى، عادى یا عامیانه همراه با مثال و نیز بهصورت مرکبشده نشان مىدهند.
به مثالهایی از فعل «ریختن» توجه کنید:
یک فنجان چاى بریزید. / رود ارس به کدام دریا مىریزد؟ / مردم از خانههاشان بیرون ریختند. / کار او قالبریزى است. / باد شدیدِ دیشب میوهها را ریخت. / اوضاع ما بههمریخته است (مجازى). / و چند ترکیب از آن مثلِ ریختوپاش، عرقریزى، خونریزى، ریختهگرى…
حال به مثالهایی از کلمهٔ «خاک» توجه کنید:
خاک باغچه، که معانى و اصطلاحات بعدى به آن افزوده شده است. دیروز رفتیم سر خاک مادرمان. / در پیش او به خاک افتاد. / با خاک یکسانش کردند. / به خاک سیاه نشسته است. / و چند ترکیب از آن مثلِ خاک بر سرش، خاکانداز، خاکارّه، بهخاکسپاری…
حال مثالهایی از کلمهٔ «ماشین» که از فرانسه گرفته شده است:
معناى اصلى ماشین یک دستگاه مکانیکى یا الکتریکى است، اما در معناى دوم بهجاى اتومبیل بهکار برده مىشود: رضا ماشین خریده است. یا ماشینت را اینجا پارک کن. البته معناى اول آن با بسامد خیلى کمترى هنوز در کار است: ماشین اصلاح، ماشین تراش فلزات، ماشین چوببرى…
در مقایسهٔ روش افزایش یا تغییر بار معنایى، زبانها متفاوتاند و برابرى ندارند. افعال مرکب در فارسى خیلى زیاد و افعال یکواژهاى در انگلیسى بسیارند. به یک مثال توجه کنید: تصادفکردن مىتواند در برابر واژههاى collide ،crash ،hit ،smash و در معناى دیگرش در برابر meet یا encounter قرارگیرد. از اینرو، زبانها مطابقتى در معانى ندارند و کمتر کلمهاى را پیدا مىکنید که در دو زبان در همهٔ ابعاد یکسان پیش رفته باشند. همچنین امکان دارد یک واژهٔ انگلیسى به یک عبارت در فارسى تعریف شود، مانند: brewery (کارخانهٔ آبجوسازى)، feminist (طرفدار تساوى حقوق و فرصتهاى زنان با مردان)، to scan (رونوشتبرداری مدارک کاغذی بهصورت دیجیتال یا انواع تصویربرداریهای پزشکی). گاه یک واژه که در قدیم معناى دیگرى داشته، اکنون معنى جدیدى دارد، اما معنى قدیمش را باید در متون ادبى جستجو کرد. معنى قدیم کلماتى مانند افسر (کلاه، یا تاج پادشاهى)، سرهنگ (پهلوان، مبارز یا فرمانده)، صحبت (همدمى و همنشینى) بوده است. نکتهٔ دیگرى که لازم است در نتیجه تکرار شود این است: کلماتى که فقط یک معنى داشته باشند، بهطور نسبى اندکاند. در بحث وامگیرى، ما بیشتر دربارهٔ معنى سخن خواهیم گفت.
در ترجمهٔ دقیق و سالم، برابرى معنایى برقرار مىشود؛ چه یک کلمه از یک زبان معادل کلمهاى در زبان دیگر، چه یک عبارت معادل معنایى یک واژه از زبان دیگر قرار گیرد. به خاطرهاى از سالهاى گذشته توجه فرمایید. در یکى از کلاسها این سئوال مطرح شد: اگر کسى از شما بپرسد، «کدام زبان در میان کشورهاى توسعهیافته یا درحالِتوسعه کاملترین زبان جهان است؟»، چه جواب مىدهید؟
هر یک از دانشجویان پاسخى مىداد. یکى گفت عربى، یکى گفت فرانسه، یکى گفت آلمانى، یکى گفت لاتین و دیگرى گفت انگلیسى و جز اینها. لیکن جواب چیز دیگر است: هر زبان و حتى هر لهجه یا گویش در میان مردم کشورش، شهرش، روستایش یا قوم و قبیلهاش، کاملترین است، زیرا در زمینهٔ فرهنگ خاصش نیازهاى افراد را به بهترین نحو برآورده مىسازد. تازه بایستى مشخص کنیم در چه دورهاى از زمان این زبان رایج بوده یا هماکنون هست و در کدام قسمت یک کشور بزرگ به آن سخن گفته و با آن مىنوشته است. لیکن مىشود این سؤال را بهگونههاى دیگری عنوان کرد:
کدام زبان پُرواژهترین زبان امروز جهان است؟ کدام زبان اروپایى از ادبیات کهنترى برخوردار است؟ کدام زبان آسانترین واژهسازى و دستور زبان را دارد؟ یا کدام زبان بیشترین صنایع ادبى وغنىترین آثار شعر و شاعرى را دارد و به آن پرداخته است؟ البته منظور زبان رسمى داراى نوشتار و گویش تحصیلکردهها است، در هرحال، تعیین کاملترین زبان، سؤال دشوارى را جهت پاسخگویى مطرح مىسازد! حال پیش از پرداختن به وامگیرى، لازم است به چند گونهٔ کوچک واژهسازى اشاره کنیم:
ترجمهٔ قرضى – هرگاه واژهها یا تکواژههاى یک زبان را به زبان دیگری برگردانیم، از ترجمهٔ قرضى (loan translation) بهره گرفتهایم. این کار خیلى بهتر از وامگیرى بهنظر مىرسد و در زبان آلمانى کاربرد زیادى دارد، اما در انگلیسى و پس از آن در فارسى چنین نیست. مانند: آسمانخراش از فرانسهٔ gratte-ciel یا از انگلیسىِ skyscraper، آزاد راه از freeway، خودرو از automobile، راهآهن نه با انگلیسى که با فرانسهٔ chemin de fer برابرى دارد. همچنین سیبزمینى از فرانسهٔ pomme de terre آمده است. مىتوانید چندین واژه دیگر از این نوع را پیدا کنید. در اینجا نقل یک خاطره هم بد نیست:
سالیانى پیش یکى از دوستان از سفر زیارتى خود به عراق چنین حکایت مىکرد: «نیاز به مسافرت با راهآهن داشتم و مىخواستم آدرس محل و ایستگاهش را پیدا کنم. با کمى فکر، عبارت «راهآهن» را به عربى بردم و گمان کردم طریقالحدید مىشود. به پیش رفتم و از دو عرب آدرس طریقالحدید را پرسیدم. یکى از آن دو که منظورم را متوجه شد گفت، بگو chemin de fer تا مسیر را نشانت دهند.» از این داستان دو نتیجه مىگیریم، یکى نفوذ زبان فرانسه در عراق و دیگرى وامگیرى که واژهسازىِ راحتى است.
حروف واژه یا سرنام (acronym) – اینها واژههایىاند که از حروف اول چند کلمه ساخته مىشوند. مانند: ناجا (نیروى ارتش جمهورى اسلامى ایران)، نهاجا، توانیر، یونیسف (United Nations Children’s Fund)، ساواک… سرنامها در فارسى بسامد بالایى ندارند، اما در انگلیسى زیاد از آنها استفاده مىشود. این نوع واژهسازى را با مخففکردن (contraction) و اختصار (abbreviation) اشتباه ننمایید.
آمیختهسازى (blending) – هرگاه واژهاى را از دو کلمه، معمولأ نیمهٔ اول یکى و نیمهٔ دوم دیگرى، بسازیم لغت نوئی بهوجود مىآید که در انگلیسى متداول است و به آن آمیخته مىگوییم. مثل smog از دو واژهٔ smoke و fog یعنى دود ممزوج با مه، shopaholic از دو واژهٔ shopping و alcoholic یعنى معتاد به خرید. در فارسى نیز از این روش استفاده شده است، مثل: رزمایش از رزمیدن و آزمایش، خصولتى از خصوصى و دولتى، انتصخاب از انتصاب و انتخاب. این نوع واژهسازى هم در فارسى رواج ندارد. سعى کنید چند کلمهٔ دیگر در فارسى که بر این پایه ساخته شدهاند بیابید. کوتاهسازى و چند روش دیگر در شماره بعد خواهد آمد، انشاءالله!
این بحث در شمارههای بعدی ادامه دارد. خوانندگان عزیز اگر نظر یا سؤالی دارند، لطفاً به آدرس m.rakhshanfar1@yahoo.com ایمیل بفرستند.
قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید
[…] قسمت بعدی این مطلب را در اینجا بخوانید […]
[…] قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید […]